خاطرات کیان و رومینا

رومینا جونم

عشقم دنیا اومدی قد:49 سانتی متر وزن: 3075 گرم 4شنبه 12 تیر 92 ساعت 9 صبح تشریف فرما شدین به این  دنیا مامانی خوش اومدی خیلی هممونو خوشحال کردی خیلی... خدایا شکرت .... بابت دخترم ... پسرم... همسرم شکرت   رومینای تازه دنیا اومده:   دو تا عشق و نفس ما: کیان عاشقته عزیزم       ...
15 تير 1392

هفته 37

عشقم رومینای خوشگل من که همه رو خیلی متعصبن مخصوصاً‌ کیان دیگه چیز زیادی ننمونده بیای پیشمون.... خیلی دوست داریم... نفس منی شیرینم... مامی دیگه زیاد نمی تونه تکون بخوره بس تو اون تو وروجکی می کنی .... وزنم خیلی زیاد شده ٧٨.٨... فدای سرت فقط کاش تو هم خوب رشد کرده باشی... جدی می گم... همش میگم این وروجک هم بیاد دیگه همه بدنم مال خودم میشه... امروز میرم دکی تا تاریخ دنیا اومدن تو رو دیگه جدی جدی بهم بده... کاش از این بیمارستان لاله اطلاعاتی داشتم ... دوبار به خاطر نگرانیهام به خطر تو رفتم تو بخش زایمان اما در واقع هیچی ازش نمی دونم... با روزشمار من برای ١١ تیر واقعا دیگه چیزی نمونده اما اگه دکی بگه که باید ١٥ بیای اصرار می کنم بشه ١...
1 تير 1392
1